دستاورد‌های انقلاب «زن، زندگی، آزادی» و چالش‌های آن

امید نیک انقلاب «زن، زندگی، آزادی»، در عرصه‌ی رو بنا، و به ویژه فرهنگی، به پیروزی‌های غیر قابل برگشتی رسیده است. از جمله: قطع رابطه رژیم با هنرمندان، ورزشکاران، روزنامه نگاران، دانشجویان و استادان دانشگاه، مؤلفین و مترجمین و نویسندگان، جامعه علمی کشور و از همه مهمتر دستیابی نسبی به پوشش اختیاری. به دستاورد‌های فرهنگی […]

انقلاب زن، زندگی، آزادی، یا انقلاب مداوم

امید نیک امروزه با توجه به تجارب تاریخی از یک طرف و تاکید کلاسیک های مارکسیست مبنی بر پرهیز از گرته‌برداری و کپی‌برداری از انقلابات و توصیه به تحلیل مشخص از شرایط مشخص، باید پذیرفته شود که هر انقلابی در جهان، ویژگی‌های منحصر به فردی دارد که در سایر کشورها تکرارشدنی نیست. فی‌المثل، انقلاب کوبا […]

نبرد فرسایشی برای حفظ و گسترش دست آوردهای انقلاب ژینا

اعلامیه مشترک حزب کمونیست ایران – هیئت اجرائی سازمان کارگران انقلابی ایران(راه کارگر) تدوام انقلاب « زن، زندگی، آزادی» خواب سران رژیم اسلامی را آشفته کرده است. سران این رژیم که توان انجام هیچ اصلاحاتی برای کاستن از فقر، بیکاری، بی مسکنی و عدم رضایت گسترده  مردم از فقدان حقوق دموکراتیک و آزادی را ندارند، در این روزهای منتهی […]

حمله به سازمان مجاهدین، جلوه‌ای از سازش بزرگتر غرب با رژیم اسلامی

شورای ملی مقاومت وابسته به سازمان مجاهدین خلق ایران با انتشار بیانیه ای اعلام کرد: «به درخواست فاشیسم دینی حاکم بر ایران صبح امروز حدود ۱۰۰۰ پلیس آلبانی در یک اقدام جنایتکارانه و سرکوبگرانه به اشرف حمله کردند، بسیاری از درها و کمدها و وسایل را شکسته و با گاز اشک آور و گاز فلفل […]

لزوم بازنگری چپ در انقلاب «زن، زندگی، آزادی»

امید نیک در بین ساده انگاری‌هایی که درباره انقلاب، در چپ سنتی و عوامانه رخ داده و می‌دهد، یکی این است که از تفکر و فرمول رابطه متضاد بین روبنا و زیربنا، رهایی و خلاصی نیافته و سعی دارد تا انقلاب را به تضاد بین روبنا و زیربنا، خلاصه کند. آنچه از نوشته‌های کلاسیک مارکسیتی، […]

منشور شش نفره، منشورهمبستگی یا تفرقه؟

گرچه غالب ترکیب برگزیده شدگان لااقل در مقام سخن و برحسب ظاهر غیرسلطنت طلب محسوب می‌شوند (که این البته ترفند مناسبی برای تخدیر حافظه نسبت به استبداد پیشاانقلاب بهمن تاریخی است و با تسامح شاید بتوان آن‌ها را از نوع جمهوری خواهان شرمگین و دوزیستی نامید که البته گاهی شخص رضاپهلوی هم دوست دارد که خود را به همان سنخ و حتی ترجیحا جمهوریخواه نمایش دهد). نباید فراموش کرد که اساسا هموارکردن مسیر بازگشت سلطنت بدون توسل به چنین ترفندها و نیرنگ‌هایی ناممکن است. بهرحال فرض براین بوده است که در چنین ترکیبی از افراد و شخصیت‌های عمدتا غیرسیاسی، مستقل وغیرتشکیلاتی، ضمن کسب «مشروعیت و مقبولیت» از قِبل آنها، محوریت رضاپهلوی موردچالش قرارنخواهد گرفت. واقعیت آن است که جامعه ایران و نیز فضای ایرانیان خارج کشور چنان سیاسی و ملتهب هست، که دیدیم حامداسماعیلیون که اصرارداشت همواره دادخواه مدنی باقی خواهدماند، چگونه به‌سرعت برق رخت مدنی و دادخواهی برکند و ردای سیاسی برتن کرد.

اتکاء به داخل و یا کمک از خارج در انقلاب «زن، زندگی، آزادی»

چه مدل ایرانی با چه سیستم و ساختاری به نفع کشورهای غربی است؟ ایرانی دمکراتیک با آزادی‌های لیبرالیستی؟ یا ایرانی با حکومت استبدادی که به خاطر حفظ بقای خود، هر روز امتیاز های بیشتری به آن‌ها می‌دهد؟

تنها راه حل شناخت دیالکتیکی نیروهای سیاسی موجود در جامعه، کشف روابط طبقاتی بین آن‌ها و آن گاه تصمیم‌گیری برای چگونگی ائتلاف بین گروه‌های سیاسی که نمایندگی این گرایشات مختلف را در جامعه دارند می‌باشد. بدون شناخت دیالکتیکی از جامعه و روابط طبقاتی، تشکیل هیچ نوع ائتلاف و ارائه هیچ منشور و دستور امکان نتیجه بخشی نخواهد داشت.

به مناسبت اولین روز جهانی زن، پس از انقلاب ژینا

هشتم مارس روزجهانی زن، امسال در شرایطی فرا می رسد که در ایران یک انقلاب رهایی بخش با شعار”زن، زندگی، آزادی” شروع شده و درچند ماه گذشته سراسر کشور را در نوردیده است. قتل دولتی ژینا(مهسا)امینی، زنان ایران را علیه ۴۴ سال آپارتاید جنسی و جنسیتی به شورشی سراسری درآورده و حکومت اسلامی را وارد عمیق ترین بحران موجودیت خود ساخته است. فوران آتشفشان پیکار زنان در كنار مردان علیه تمامیت جمهوری اسلامی، پاسخی است مستقیم و بی واسطه به حاکمیت آپارتاید جنسیتی علیه زنان که جزئی لاینفک از ایدئولوژی و فلسفه حکومتی روحانیت حاکم در ایران است.

خیزش انقلابی شکوهمند «زن، زندگی، آزادی» به قیم نیاز ندارد!

تردیدی نیست که جایگاه واقعی و اصلی مبارزه برای آزادی، دمکراسی، برابری و سوسیالیسم در داخل کشور است و هر گام در پیشرفت این مبارزه به گسترش پیکار مردم از پائین و همبستگی هر چه بیشتر صفوف جنبش های رزمنده زنان، جوانان، اقلیت ها و بویژه جنبش مزد و حقوق بگیران و زحمتکشان وابسته است. انقلاب ژینا با شعار “زن، زندگی، آزادی” مبارزه ای است علیه استبداد مذهبی حاکم و برای دست یابی مردم ایران به حق تعیین سرنوشت سیاسی مردم. در چنین شرایطی، مردم ایران خواهند توانست درباره همه مسائل از جمله سیاست خارجی تصمیم بگیرند. بنابراین جنبش انقلابی ایران نه نیازی به وکلاء و نمایندگان خود خوانده برای بازی در بساط قدرت های جهانی دارد و نه به مثابه انقلابی درون خیز سرنوشت خود را به دخالت این یا آن قدرت خارجی خواهد سپرد. زیرا تاریخ نشان داده است دخالت های خارجی همواره به مصادره کردن حق حاکمیت مردم برای تعیین سرنوشت شان توسط قدرت های سلطه گر انجامیده است.

ارزیابی از انقلاب «زن، زندگی، آزادی»

امید نیک (کاوه آهنگر) بخش دوم آیا این انقلاب ادامه خواهد یافت یا خیر؟ پایان انقلاب از همان قاعده‌ای پیروی می کند که لنین برای آن نوشت: «وقتی که بالایی‌ها نتوانند حکومت کنند و پایینی‌ها دیگر نخواهند مثل گذشته زندگی کند، انقلاب به پیروزی نهایی خود می رسد». در ادامه شرایط ادامه یافتن این انقلاب […]

ارزیابی از انقلاب، زن ،زندگی،آزادی

امید نیک (کاوه آهنگر) بخش اول لنین در کتاب چپ کمونیستی می نویسد: ” تاریخ در کل و تاریخ انقلابات به ویژه، همیشه از نظر محتوا ،غنی تر، متنوع تر ،با صورت های گوناگون تر، زنده تر، و نبوغ آمیز هستند. و نسبت به تمام نظریاتی که بهترین احزاب دارند، و از آگاهی طبقاتی که […]