مراحل انقلاب کنونی ایران و ویژه گی های آن

کاوه آهنگر ۱. خود مدیریتی توده‌ای به انقلاب کنونی ایران نمی توان و نباید بر اساس دیدگاه های سنتی و کلیشه ای بقایای احزاب کمونیست دنباله رو اتحاد شوروی سابق نگریست. چون این دیدگاه‌ها عدم توانائی خود را در حل مسائل اقتصادی، اجتماعی، و به ویژه انقلابی به اثبات رسانده‌اند. فروپاشی احزاب کمونیست سنتی اروپا بهترین […]

دو گزارش از یک واقعیت

کاوه آهنگر شکست آلمان فاشیسم در جنگ جهانی دوم بعد از پایان جنگ جهانی دوم و شکست آلمان هیتلری، چرچیل و روزولت، جام پیروزی خود را به سلامتی و ستایش از آزادی و دموکراسی بلند کردند و شکست نازیسم را به دلیل اتحاد جهان آزاد در مقابل آلمان هیتلری اعلام کردند و تا آن اندازه […]

قانون دیالکتیکی تبدیل کمیت به کیفیت

کاوه آهنگر در تاریخ فلسفه دیالکتیک نکته‌ای بسیار مشهود است که موجب مباحث بسیار شده است. بذر یا دانه‌ی بلوط را به دو نفر متفاوت نشان می‌دهیم؛ یک نفر انقلابی و یک نفر محافظه‌کار؛ فرد انقلابی در این دانه درخت بلوط را می‌بیند و محافظه‌کار همان بذر خالی را می‌بیند که می‌شود آن را آرد […]

منشاء خانواده، مالکیت خصوصی و دولت

نوشته‌ی فردریک انگلسترجمه‌ی مسعود احمدزاده دولت به هیچ‌روی نه قدرتی است که از بیرون به جامعه تحمیل شده باشد و نه واقعیت ایده‌ی اخلاقی و “تصویر واقعیت عقل” چنان که هگل می‌گوید؛ بلکه دولت محصول جامعه در محله‌ی معینی از تکامل است. پذیرش این است که جامعه در یک تضاد حل ناشدنی با خود درگیر […]

استراتژی و سیاست؛ از مارکس تا بین‌الملل سوم

دانیل بن‌سعید، برگردان: بهرام صفایی آگاهی طبقاتی سیاسی می‌تواند فقط از بیرون به طبقه‌ ی کارگر آورده شود، به‌ بیان دیگر از بیرونِ پیکار اقتصادی، از بیرون سپهر مناسبات کارگران و کارفرمایان. سپهری که فقط از آن می‌توان این دانش را کسب کرد، سپهر روابط تمام طبقات و اقشار با دولت و حکومت است، سپهر […]

درباره‌ی فردریش انگلس

ولادیمیر ایلیچ لنین برگردان مهرداد امامی [دریغا]، چه چشمه‌ی جوشانی از خِرد درخشید و محو شد[افسوس] چه قلبی از تپش باز ایستاد‍!(برگرفته از شعر نکراسوف با نام «به یاد دوبرولیوبف») فردریش انگلس به تاریخ ۵ اوت ۱۸۹۵ در لندن از دنیا رفت. انگلس پس از دوست دیرینش کارل مارکس (که در ۱۸۸۳ در گذشته بود) […]

مرگ دولت نزد مارکس و انگلس

هال دریپرترجمه‌ی سوسن روستا هدف این مقاله بررسی شیوه تفکر مارکس‌ و انگلس‌ در رابطه با «احتضار» دولت در جامعه ‍ سوسیالیستی (کمونیستی) است [dying away در ‍ انگلیسی بیش تر زوال دولت «withering away» خوانده شده است. خواننده می تواند اصطلاح مورد علاقه خود را برگزیند، ضمن آن که ما در ادامه، عبارت اصلی […]