قتل داریوش مهرجویی و همسرش، به دست آدم کشان حکومتی

ایران خبر نقد

پیام جانیان حکومتی روشن است!

در شامگاه شنبه شب ۲۲ مهر ۱۴۰۲ برابر با ۱۴ اکتبر ۲۰۲۳ ، داریوش مهرجوئی و همسرش وحیده محمدی‌فر در ویلای شان در کرج به شکل بسیار وحشیانه ای به قتل رسیدند. قاتلان حرفه ای سازمان های امنیت رژیم جمهوری اسلامی به مدت یک ساعت و چهل دقیقه، این کارگردان صاحب نام موج نو سینمای ایران و همسرش را شکنجه کرده و دست و پایشان را شکستند و سرشان را بریدند تا به قول هوشنگ گلشیری پیام شان واضح به دیگر هنرمندان برسد که: «خفه می‌کنیم! سر می‌بریم!». قتل این دو هنرمند، دقیقا به همان شیوه ای به اجرا درآمده که در جریان قتل های زنجیره ای، داریوش فروهر و پروانه اسکندری کاردآجین شدند. خبرگزاری “صدا و سیما” هم خبر سربریدن را خیلی زود مخابره کرد تا پیام روشن تر دریافت شود. دستگاه های امنیتی برای فریب افکار عمومی و با استفاده از فضا و موج افغان ستیزی نژادپرستانه، یک یادداشت اینستاگرامی وحیده محمدی فر متعلق به ۸ بهمن ۱۴۰۱ را با تاریخ شب قبل از جنایت بازنشر کردند تا این جنایت هولناک را به دزدی چند افغانستانی مهاجر نسبت دهند. روشن است که کسانی که برای دزدیدن اموال می روند نه قصد کشتن دارند و نه حتی زمانی صد دقیقه ای را در محل باقی می مانند. از این رو چنین سناریوی رذیلانه ای نیز نمی تواند این جنایت حکومتی را پرده پوشی کند.

قتل فجیع داریوش مهرجوئی و همسرش، ادامه منطقی سیاستی است که حکومت اسلامی از یک سال پیش تاکنون در قبال همراهی هنرمندان صاحب نام با خیزش انقلابی «زن، زندگی، آزادی» در پیش گرفته است؛ ممنوع الکار کردن، احضارهای مستمر، زندانی کردن و سپس آزاد کردن با وثیقه های سنگین، تهدید به ضبط اموال، درج جریمه های سنگین در لایحه حجاب، جلوگیری از پخش تولیدات هنری. با این شیوه های سرکوب حتی با زندانی کردن توماج صالحی، سامان یاسین، مهدی یراحی نیز ره به جائی نبرده است. از این رو سازمان های امنیتی حکومت اسلامی، آخرین حربه جنایتکارانه شان را به کار گرفته اند؛ قتل فجیع صاحب نام ترین هنرمند و کارگران ایرانی که شهرتی جهانی دارد برای ایجاد بالاترین رعب و وحشت در میان هنرمندان و نام آوران عرصه فرهنگ و هنر. زمان جنایت هم بسیار دقیق انتخاب شده است. درست در طوفان خبری پیرامون کشتار غیرنظامیان توسط حماس و قتل عام مردم غیرنظامی فلسطینی در غزه توسط ارتش اسرائیل و بر بستر موج افغان ستیزی نژادپرستانه ای که توسط باندهای مافیائی حکومت و شوونیست های “آریائی” به راه افتاده است.

حاکمیت اسلامی از آن رو دست به چنین جنایاتی می زند تا جلو پیشروی جنبش انقلابی مردم را سد کند و موج یاس، سرگردانی و درماندگی را بر جامعه حاکم گرداند. قتل هنرمندان نام دار و به کما فرستادن دختر جوانی همچون آرمیتا گراوند درست با این هدف انجام می گیرد. ترسِ مرگ، حاکمیت اسلامی را به جنون کشانده است. به قول هانا آرنت، فیلسوف و تاریخ‌نگار آلمانی- آمریکایی: « حکومت ها در دو برهه، به صورت مفرط به خشونت متوسل می شوند؛ یک بار در بدو استقرار و بار دیگر در زمان نابودی و اضمحلال». از این رو قتل فجیع و جنایتکارانه داریوش مهرجوئی و همسرش را باید صدای ناقوس سقوط حاکمیت اسلامی دانست.

ما این جنایت هولناک و قتل عمد و آشکار حکومتی را به شدت محکوم می کنیم. ما خود را در غم بیکران خانواده بزرگ و پر افتخار هنر و سینمای ایران شریک می دانیم. روشن است خشم و نفرت ناشی از این جنایت و غم بزرگ از دست دادن هنرمندی نامدار در عرصه سینما و هنر ایران را باید به اراده ای خلل ناپذیر برای سازماندهی هر چه گسترده تر مردم برای مبارزه ای توده ای، مدنی تبدیل کرد. مبارزه تاثیرگذار با استبداد بیرحم دینی که زبان خشونت و زور عریان در پیش گرفته است، تنها از راه بسیج هر چه گسترده تر و هر چه توده ای تر و هر چه همبسته تر مردم به میدان مبارزه امکان پذیر است. بسیج همبستگی افکار عمومی جهان و به ویژه دنیای مترقی هنر و سینما در جهان، یکی از وظایف عاجل همه آنهائی است که امکانات تاثیرگذاری در کشورهای گوناگون در اختیار دارند. نباید گذاشت حاکمیت اسلامی از زیر بار مسئولیت این جنایت ضدبشری شانه خالی کند.

سرنگون باد رژیم جمهوری اسلامی
پیروز باد انقلاب مردم ایران
زنده باد آزادی، دمکراسی و سوسیالیسم

هیئت اجرائی سازمان کارگران انقلابی ایران(راه کارگر)
حزب کمونیست ایران


ارسال نقد

نظر شما