زندگی به راه خویش خواهد رفت، پاسخ‌‬های لنین به مسائل معاصر

نقد یادداشت‌ها

تاتیانا واسیلیوا
مترجم: اردشیر قلندری

مطلب ذیل – صحنه ای تخیلی در راستای نشستن با لنین، طرح پرسش و پاسخ از سوی لنین است. تمامی پاسخ ها از متون اصلی آثار لنین استخراج شده اند.

پرسش: اتفاقی در جهان رخ داد، گویا بطور غیرمترقبه سیستم سوسیالیستی در شوروی و سایر کشورهای اروپایی که بلوک سوسیالیستی را تشکیل داده بودند، فروریخت. آیا این به این معناست که، که کمونیستها و ایدئولوژی کمونیستی باخت؟

پاسخ: در مقیاس جهانی ما شکست ناپذیریم، اگرچه احتمال شکست برخی انقلابات پرولتری در حال یا آینده ممکن می‌باشد، این امر ابدا مستثنی نیست.

پرسش: به هرحال شکست یعنی باخت، ولو موقت؟

آن قدرهم که ترس اقرار به شکست خطر دارد، شکست، خطرناک نیست.

پرسش: ولی اگر شکست را قبول کنیم، آیا این اقرار به عدم امکان گذار از سرمایه داری به سوسیالیسم نیست. آیا چنین چیزی اصولیت دارد؟

پاسخ: گذار از سرمایه داری به کمونیسم یک دوران تاریخی کامل میباشد. که هنوز ادامه دارد، و برای استثماگران به ناگزیر امید به بازسازی سرمایه داری وجود خواهد داشت، و این امید تبدیل به تلاشی جهت این بازسازی می گردد.

پرسش: و همچنین ضد انقلاب ؟

پاسخ: انقلاب و ضد انقلاب – یک واحد کل از جنبش اجتماعی است، که در بستر منطق درونی خود متحول می گردد… انقلاب بدون ضد انقلاب ممکن نیست و ممکن نخواهد بود.

پرسش: ما یقین داشتیم، که در شوروی انقلاب بطور کامل برضد انقلاب در ربع نخست سده بیستم پیروز گشته است. ما به تحولات انقلابی اقتصاد، آموزش و پرورش، علم و فرهنگ پرداختیم. ما سوسیالیسم را به اروپا کشاندیم. و تقریبا اعم اینها نابود شدند. آیا این بدین مفهوم استکه انقلاب ما هیچ ارزشی نداشت؟

پاسخ: هر انقلابی زمانی ارزش دارد، که توان دفاع از خود داشته باشد.

پرسش: واضع است که، ما نتوانستیم از دستاوردهای انقلاب مان دفاع کنیم. ضد انقلاب به ارامی رخنه کرد، الهام بخشان و رهبران ان مردم را متقاعد کردند، که دمکراسی را به انها خواهند داد.

پاسخ: هیچ چیز ساده تر از مجذوب کردن عوامفریبانه مردم به خود نیست، مردمی که بعدا با تجربه ای بسیار تلخ به اشتباه خود پی خواهند برد.

(دقیقا همان چیزی است که جامعه ایرانی ما با افتادن در بازی رژیم ولایی، در انتخاب “بد و بدتر” در طی چهل سال گذشته تجربه کرده و تجربه می کند. لازم به تذکر است که هم اکنون با پخش شایعات مختلف و ایجاد جو تشویق مردم به مشارکت در این بازی از سوی پیام های داخل حصر آقای کروبی، سر از پنچره ممنوع التصویر دراوردن آقای خاتمی … این بازی رنگ شدید عوامفریبانه خود را روتوش کرده، مردم را به تحمل تلخی اشتباهشان تا چهار سال دیگر را الزام میدارد. از این روی، این پند لنین دقیقا در همین راستاست، پس از شرکت در انتخابات آتی بویژه با داشتن تجربه آبان ماه، در پی تبلیغات عوامفریبانه و کثیف رژیم ولایی، مردم بعنوان صاحبان اصلی ایران، شاهد غارت و چپاول ثروتی خواهند شد، که متعلق به خود و آیندگان این سرزمین است -مترجم).

پرسش: این اشتباه رخ داد. و تا به امروز نتوانسته ایم بر ضد انقلاب غلبه کنیم ؟

پاسخ: انقلاب عبارت است از، و احتمالاً، عبارت خواهد بود، از پیکار در سالهای طولانی …

پرسش: در این نبرد از چه سلاحی باید استفاده کرد؟

پاسخ: پرولتاریا در نبرد برای تصرف قدرت سلاحی بغیر از سازماندهی ندارد.

پرسش: احزاب … شرایط فعلی چنین است که احزاب ممکن است به مثابه نیروی انقلابی به هلاکت برسند.

پاسخ: همه احزاب انقلابی که تا به حال از بین رفته اند، بدین خاطر بوده است که متکبر شده و توانایی دیدن قدرتشان در چیست را نداشته، و از بیان نقاط ضعف خود واهمه داشته اند.

(متاسفانه در ایران ما نیز پس از یورش ددمنشانه رژیم ولایی به حزب ها و سازمانهای دگراندیش، طولانی شدن زندگی در مهاجرت، فروریزی شوروی و بلوک کشورهای سوسیالیستی، اشتباهات تاکتیکی و اولویت و تقدم بیشتر بر خطر امپریالیسم، باور به وعده های دروغین خمینی، کم بهادادن به بینش ارتجاعی جماعت آخوند، نپرداختن به مساله امنیتی رهبری و اعضا، بهمراه بسیاری از موضوعات مهم دیگر، دست خمینی بهمراه بی خبری سازمان یافته مردم، جهت سرکوب اندیشه های کمونیستی در ایران باز ماند، فاجعه ملی را سامان داد. امروز نیز در شرایطی که توده های عاصی در ایران بویژه در آبان ماه شعارهای روشنی و واضعی در رویکرد به رژیم طرح کردند، مشخصا در برابر رژیم قرار گرفتند، به کمتر از سرنگونی رژیم قانع نیستند، همزمان جریانات کمونیستی ایران هنوز در بند واژگانی از قبیل طرد، گذار، همه پرسی… هستند. همین امر نشان میدهد که این حزبها و سازمانها توانایی دیدن قدرت خود را نداشته، از بیان ضعف های خود نیز عاجز مانده اند، همین نیز بنظر می اید که مانع اصلی اتحاد تاکتیکی در میان شان باشد – مترجم).

پرسش: قدرت کمونیست ها و حزب در چیست؟

پاسخ: در توده مردم، ما همه قطره ای در دریا هستیم، ما تنها زمانی میتواینم رهبریت را بدست بگیریم که نظرات خود را درست بیان کنیم، طوری که برای مردم قابل درک باشد. بدون این، حزب کمونیست نمی تواند پرولتاریا را رهبری کند، و پرولتاریا نیر نمی تواند توده را پشت سر خود بکشد، بدین ترتیب کل ماشین فروخواهد ریخت.

پرسش: چه چیز دیگری لازم است، که پرولتاریا مردم را در پشت سر داشته باشد؟ مبارزه در شرایط امروزین بمراتب دشورارتر از آنچه که صدسال پیش بود، است.

پاسخ: کسی که درصدد است برای کارگران نسخه مبارزه بپیچد، کسی که از پیش رهکردی آماده برای همه موارد زندگی داشته باشد، یا کسی که وعده دهد که در سیاست انقلابی پرولتاریا هیچ دشواریی نخواهد بود، هیچ کلاف پیچیده ای وجود نخواهد داشت، چنین شخصی در یک کلام شارلاتان است.

پرسش: دشواری فراوان است، بخشی از ان به امر مرتب است، که نسلی نو درحال رشد است، نسلی بدنیا آمده در جامعه ای، که برچنین اصولیتی … بنا شده است.

پاسخ: برپایه اصولیتی، که اگر ندزدی، از تو میدزدند؟، یا اینکه تو برای کسی کارمیکنی؟ یا او برای توکار میکند؟ یا تو برده او هستی، یا او برده تو؟

پرسش: اری، دقیقا چنین اصولی.

پاسخ: پرواضع است، مردمی که در چنین جامعه ای تربیت یافته باشند، میتوان گفت، از زمان نوشیدن شیر مادر، روانشناسی عادت، و فهم وی چنین است – یا برده داری یا برده، یا مالک خرد، یا کارمند خرد، یا کارگزار خرد، روشنفکر، بدیگر سخن، انسانی، که به چیزهایی اهمیت میدهد که برای خود باشد، ابدا بفکر دیگری نیست. اگر این قطع زمین مال من است، پس مشکل دیگران مشکل من نیست، اگر دیگری گرسنه است، بهتر، ارد خودم را گرانتر میفروشم. اگر جای متعلق به من است، همانند دکتر، مهندس، معلم، کارمند کاری به دیگران ندارم. شاید با تحقیر و تهدید نیازمندان، جای خود را حفظ کنم، اره، شاید که به بتوانم در صف بورژواها قرار بگیرم.

پرسش: آری، همینطور است، به این می گویند ازادی شخصی و دمکراسی.

پاسخ: جامعه ای که بنای ان بر پول باشد، جامعه ای که توده زحمتکش فقیر باشد، و مشتی ثروتمند انگلوار زندگی کنند، آزادری نمی تواند حقیقی و واقعی باشد.

پرسش: برابری چگونه است؟

پاسخ: برابری برای این است، که جامعه بشری ارتقاء می یابد، از استثمار رهایی می یابد. جهت اجرای برابری، ان نسل از جوانانی نیاز است، که نخست به سطح آگاهی در زمینه انضباط پیکار طاقت فرسا با بورژوازی رسیده باشند. در چنین پیکاری کمونیستهای حقیقی تربیت میشوند.

پرسش: بورژوازی ماهرانه استثمار را با سپر حقیقت بورژوازی پنهان می کند. چنین وانمود می کند که این حقیقت توسط وی ایجاد نشده، به ان تعلق ندارد، او دائما به قوانین بورژوازی تکیه مینماید، قوانین که خود ساخته و به جامعه غالب نموده است. مردم نیز موظفند آن را اجرا نمایند.

بطور رسمی درست است، ولی در حقیقت و واقعیت مضحک است.

پرسش: گذشته از این، رعایت دقیق این قوانین استثمار گرانه را طلب می کند، ریاکارانه اعلان میکند که تنها بدین طریق جامعه انسانی به بالا سعود میکند.

پاسخ: شایستگی انسان را نمی توان در جهان سرمایه داری یافت.

پرسش: ولی برای مثال در این جهان میتوان بسیاری از نواقض و فساد را یافت.

پاسخ: پولی بپرداز تا به تونیز پولی بپردازند، این اخلاق جهان سرمایه داری.

پرسش: ضد انقلاب دشواریهای اجتماعی بسیاری – بیکاری، جنایت و همچنین تروریسم را برای ما به ارمغان آورده است، که دولت سرمایه داری بدون موفقیت با انها مبارزه می کند.

پاسخ: ناامیدی، یاس در ایده الها، بعلاوه عدم توانایی عرضه کردن خود در زندگی سیاسی- گام نخست در میسری است که به تروریسم میرسد.

پرسش: دولتهای ما یقین دارند که همه چیز “در شکل تعلیمات روحی [دینی] مردم، مانند اسلام یا سایر مذاهب در کشورما بستگی دارد”.

پاسخ: در برخی از مردم، اعتقادات عمیقتر از انچه که روی نوک زبان است، نیست.

پرسش: ضد انقلاب بسیاری از این مردم را در رسانه ها، ادبیات، حتی در هنر به سیاست کشانده است. آنها در دفاع از ارزش های بورژوازی، از هیچ کاری، از تهمت، سیاه نمایی تاریخ، جنجالهای مصنوعی چشم پوشی نمیکنند. آیا این یکی از ویژگی های کاملا روسی است؟

پاسخ: این شگرد بورژوازی در همه کشورها بیشترین فروش و «بی عیب و نقص» ترین و معتبر هست. دروغ، جنجال، هوار، تکرار دروغ – «بلاخره یک چیزی در این میان کارساز می‌شود».

پرسش: سرمایه داران صدای شان چنان بلند است، که گاها گوش ها را کر می کند، با این عمل توانایی مقاومت را از مردم میگیرند، آنچه که میماند، لایه ای سنگین از گردوخاک بر جامعه ما است.

پاسخ: همه جوانب در طبیعت و جامعه مشروط و در حرکت هستند، پدیده ای وجود ندارد، که در شرایط خاصی، نتواند به ضد خود تبدیل شود.

پرسش: اگر هنوز شرایطی برای تبدیل ضدانقلاب به ضدخود موجود نباشد، آیا کمونیستها میتوانند هماکنون مردم را جهت حوادثی که ، ممکن است، در آینده نزدیک رخ دهد، آماده کنند؟

پاسخ: وفاداری فداکارانه به انقلاب و توسل به موعظات انقلابی برای مردم از میان نمی رود، حتی اگر دهه ها از بذری که افشانده اید بگذرد.

پرسش: معمولا در کشور ما چنین است: مردم مبارزه برای حقوق خودرا آغاز می کنند، بخوبی میفهمند، که موفق نخواهند شد. شاید، حفظ نیروی خود برای روز مباد بهتر باشد؟

پاسخ: لحظاتی در تاریخ هست، که پیکار نامیدانه توده ها حتی برای هدفی نامیدانه، اما جهت تربیت آتی مردم و آماده سازی انها در راستای پیکار آینده ضرورت دارد. گذشته از این، پیکاری، که نتیجه اش از پیش روشن باشد، در دنیا وجود ندارد.

پرسش: آیا کمونیسم شانسی برای پیروزی دارد؟

پاسخ: بی تردید! کمونیسم قطعاً در همه جنبه های زندگی اجتماعی جوانه میزند و «رشد خواهد کرد». جوانه های کمونیسم قطعاً همه جا خواهد بود …؛ زندگی به مسیر خود خواهد رفت.


ارسال نقد

نظر شما