جو بایدن در چه شرایطی بقدرت می رسد؟دشمن بعدی کیست؟

نقد

احمد پوری

۱۲ سال پیش اوباما در شرایطی بقدرت رسید که یک جنش توده ای عظیم از امید به آینده درخشان، توان تغییر در میان توده ها براه انداخت! شعار “ما می توانیم” او در اقصا نقاط جهان طنین افکند! جمله دیگر او که در دلهای بیشماری امید به تغییر را زنده کرد نقل قولی از انیشتین بود: با تکرار کارها و روش های مشابه نمی توان انتظار تغییر و نتایج متفاوت داشت!

همه جهان در توهمی که اوباما بوجود آورده بود، چنان غوطه ور شدند که علاوه بر رهبران جنبش های مدنی، اغلب رهبران کشورهای دیگر جهان، قبل از مراسم تحلیف اوباما، پیش از آنکه او به کاخ سفید راه یابد، شروع کردند به نوشتن نامه و تقاضای اینکه لیست آرزوهای آنها را در دولت آینده برآورد کند!… حتی تعداد زیادی از اصلاح طلبان و مقامات رهبری جمهوری اسلامی لیست تقاضاهای خود از اوباما را منتشر کردند!

جهان چنان محصور تبلیغات قدرت نرم امریکا شده بود که حتی رهبران کشورهای جهان که بهتر از هر فردی باید بفهمند قدرت طبقاتی و دولت پنهان و در سایه چیست، مثل کودکان معصوم در سبد خرید کالاهای سیاسی خود سفارشات لوکس خود را به اوباما می فرستادند تا از بزرگترین سوپرمارکت سیاسی جهان کالاهای مورد سفارش آنها بخرد و در سبد خریدشان به آنها برگرداند!

آیا ابعاد توهم جهانی را که بوجود آورده بودند می توانید تصور کنید؟ آنزمان من حیران مانده بودم که چگونه می توان چنین سرابی را به مثابه بهشت واقعی به جهانیان فروخت؟!…

بهتر است به آن نامه ها و لیست تقاضاهای رهبران جهان در گوگل نگاهی بکنید تا ابعاد فاجعه و توانایی قدرت نرم سرکوبگر امریکا را درک کنید…

اوباما و جوبایدن جگونه جاده صاف کن ترامپیسم شدند؟

اوباما به محض اینکه بقدرت رسید. تحت حاکمیت دولت در سایه، شعار، شیوه های کار متفاوت و مشعشع فوق را با هنرمندی بی نظیر به تدریج روانه آشغالدانی تاریخ کرد. درست برخلاف نقل قولی که از انیشتین تکرار می کرد، با انجام اعمالی مشابه مدعی ایجاد نتایجی متفاوت و معجزه گر شد!

نتیجه هشت سال ریاست جمهوری اوباما این شد که حتی طبق تحقیقات سازمانهای حقوق بشری بین المللی ماند عفو بین الملل و سازمان نگهبان حقوق بشر، در زمان اوباما بیشتر از زمان جرج بوش جنایتکار و منفور، جنگهای ویرانگر براه افتاد و انسانهای بیگناه زیادی توسط هواپیماهای بدون سرنشین، بگونه ای غیر قانونی بدون اینکه در دادگاهی محکوم شده باشند، اعدام صحرایی شدند!…

نتیجه کارنامه حکومت هشت ساله اوباما بعلاوه جوبایدن که معاون او بود، به آنجا منتهی شد، که توده هایی که توسط قدرت نرم آمریکا سراب وحشتناک را به مثابه بهشت برین در دسترس می پنداشتند، چنان از سیاستمداران و دولتهای حاکم نا امید شدند که هر لومپن بی شعوری را که می گفت من مخالف کل دستگاه سیاسی حاکم هستم به مثابه پیغمبران نوید بخش جدید پذیرفتند!…

در چنین پروسه ای بود که حکومت اوباما و جوبایدن با ناامید کردن توده ها راه نئوفاشیسم و جنبش های فاشیستی را هموار کردند و دونالد ترامپ فاسد و دروغگو بقدرت رسید!

جوباید چکار می تواند بکند؟ اکنون جوبایدن در چه شرایطی و با کدام شعارها به قدرت می رسد؟

جوبایدن در شرایطی بقدرت می رسد که جنبش های راسیستی، بنیادگرایان مسیحی، کوکلوس کلانها و نئوفاشیستها بیش از هر زمانی آشکارا به میدان آمده و رهبری مانند دونالد ترامپ پیداکرده اند! جامعه امریکا به خاطر تضادهای طبقاتی شدید، رشد فقر، بیکاری، ابربحرانهای سیاسی، اقتصادی و زیست محیطی… به اعتراف دوست و دشمن تا مغز استخوان از هم شکافته و این گسلها غیرقابل عبور و پل زدن هستند! جوبایدن دیگر از آرمانگرایی و تغییرات رادیکال دوران اوباما حرفی نمی زند. مهمترین پیامش این استکه “جامعه امریکا را دوباره متحد کنیم!” و “به حالت نرمال برگردیم!”

او در شرایطی بقدرت می رسد که از مراسم تحلیف رئیس جمهور امریکا بیش از ۲۵٫۰۰۰ نیروی گارد ملی مجهز به مدرنترین سلاحها دفاع می کنند! به گزارش بی بی سی این تعداد بیش از نیرویی است که آمریکا در کشورهای افغانستان، عراق و سوریه دارد! منظره سیاسی بی نظیری که هرگز در تاریخ امریکا کسی شاهد نبوده! شدت قطبی شدن جامعه به حدی است که سازمان امنیت داخلی امریکا اف بی آی نگران افرادی استکه از درون نیروهای گارد ملی که مسئول تضمین امنیت جانی رئیس جمهور در مراسم تحلیف هستند، قصد جان رئیس جمهور را بکنند و حمله مسلحانه به جان او بکنند!… اف بی آی به این ارتش عظیم یادداده علاوه بر اینکه مراقب حملات نئوفاشیستها از بیرون باشند، باید بشدت مراقب حرکات مشکوک همکاران خود در درون منطقه امن مراسم تحلیف رئیس جمهور باشند!…

به گزارش اغلب رسانه های جهان واشنگتن پایتخت امریکا بجای اینکه به مهترین مرکز جشن تاریخی تبدیل شود به شهری سراپا نظامی تبدیل شده که انگار آماده جنگ بزرگی است!…

یک نکته دیگر:

جوبایدن در حقیقت رهبری راست ترین جناح حزب دمکرات را بعهده دارد. اغلب مفسران می گویند او بیشتر شبیه جمهوریخواهان است تا دمکراتها! به همین دلیل معتقدند بخش قابل توجهی از کسانیکه به جوبایدن رای دادند در حقیقت به او رای ندادند، از شدت تنفر از ترامپ چاره ای جز رای دادن به او نداشتند!… نمایندگان این گروه در خود حزب دمکرات به اندازه کافی با جوبایدن مخالف هستند. این امکان هست که در آینده در درون خود حزب دمکرات نه وحدت، بلکه انشعابی جدی رخ دهد! همچنین امکان انعشاب در درون حزب جمهوریخواه توسط دونالد ترامپ و هوادارانش بسیار جدی است. گوشه ای از ابعاد بحران را می توانید ملاحظه کنید…

در چنین شرایطی جو بایدن که حتی نمی تواند اتحاد در داخل حزب خود را تضمین کند، چگونه می تواند جامعه امریکا را متحد کند؟
چکونه می توان چنین جامعه ای را بدون معجزه متحد کرد؟
اگر حرفهای جو بایدن و طرفداران او را خوب گوش کرده باشید می توانید راه حل معجزه گر او را درک کنید.
جو بایدن بارها در لابلای پیامهای اخیر خود گفت، باید متحد شویم و به جنگ دشمنان خود برویم!
این پیامی است که نه تنها در لابلای شعارهای شخص جو بایدن هست، اغلب متحدان او در سایر کشورهای جهان هم آشکارا تکرار میکنند!…

لوموند دیپلماتیک می پرسد: “دشمن بعدی کیست؟”

” آقای آندرس فاگ راسموسن برای ارسال پیام تبریک منتظر تحویل سال نو نشد. در این پیام دبیرکل سابق سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) وظیفه این نهاد را، به محض آنکه آقای دونالد ترامپ کاخ سفید را ترک کند، چنین خلاصه کرد:

«در سال ٢٠٢١ ، ایالات متحده و متحدانش فرصتی خواهند یافت که درهر نسل فقط یک بار امکان می یابد و آن همانا تغییر در موقعیت مجموعه دموکراسی های جهانی در برابر کشورهای خودکامه ای مانند روسیه و چین است. البته متحد کردن دموکراسی های اساسی پیش شرط پیروزی می باشد » …

” واشنگتن قصد دارد «رهبری» جنگ صلیبی دموکراتیک را بر عهده گیرد – آقای بایدن روز ٢٤ نوامبر سال ٢٠٢٠ گفت : “آمریکا به میدان بازمی گردد و آماده است تا بر جهان حکم راند”

” پیام آقای راسموسن حداقل دریک مورد کاملا روشن بود: «صف دموکراسی های متحد و دلواپس منتظر اقدامات رئیس جمهور منتخب جو بایدن می باشد». “

حالا معنی واقعی شعار “بازگشت به وضعیت نرمال” و راه حل معجزه گر “متحد کردن مردم امریکا” را می توانید بهتر درک کنید!… بی جهت نیست که هر دو حزب حاکم امریکا در آخرین روزهای حکومت دونالد ترامپ بجای حذف هزینه های نجومی میلیتاریسم، بودجه ملیتاریستی ۷۴۰ میلیارد دلاری را تصویب کردند!… این امر در شرایطی اتفاق می افتد که ” آمریکایی ها در بدهی دانشجویان غرق می شوند: این حباب حتی از وام های مسکن بزرگتر است! میزان کل وام های دانشجویی پرداخت نشده در ایالات متحده ۱۶۱۵ میلیارد دلار است!” (۱) تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل…

بازگشت به وضعیت نرمال یعنی بازگشت به جنگهای ابدی امپراتوری!… بدون شیطان سازیهای جدید و جنگهای جدید اتحاد در درون امریکا امکان پذیر نیست. جنگ جزء ذات جدایی ناپذیر نظام سرمایه داری است! پیام آنها به بشریت صلح دائمی نیست، جنگ دائمی است!…

بحران جهانی ای که در درون آن زندگی می کنیم

این همه در زمانه ای رخ میدهد که غروب امپراتوری امریکا سالهاست شروع شده. چگونگی مبارزه با کرونا غروب امریکا را بهتر از هر چیزی روشن می کند. امریکا در مجموع بدتر از برخی کشورهای جهان سوم عمل کرد. روزیکه دونالد ترامپ ریاست جمهوری را ترک کرد نزدیک به ۲۵ میلیون نفر به ویروس کرونا مبتلاشدند و بیش از ۴۱۲ هزار نفر مردند! بالاترین رتبه در جهان! سابقا در چنین موقعیت هایی امریکا به همه جهان کمکهای پزشکی و دارویی می فرستاد. ولی در دوران کرونا حتی ماسکهایی را که چین به آلمان فرستاده بود به فرمان دونالد ترامپ وسط راه در تایلند دزدیدند و به امریکا فرستادند! آلمان بطور رسمی دولت امریکا را با دزدهای دریایی مقایسه کرد! ما در میانه چنین بحران حهانی زندگی می کنیم. جهان تک قطبی مدتهاست که غروب کرده ولی جهان چند قطبی هنوز متولد نشده و استقرار نیافته!

بقول هلندیها خوشا بحال کسانیکه در دوران زندگی می کنند که باد از پشت سر می آید و بشدت آنها را به جلو پرتاب می کند… بدا بحال کسانیکه در زمانه ای بدنیا آمده اند که در تمام طول عمرشان بادهای مسموم بشدت از جلو می آیند و پیشروی را غیرممکن یا بشدت سخت و کند می کنند!…

بقول فرانتس فانون ما دوزخیان روی زمین در چنین دورانی بدنیا آمده ایم. از آلترناتیو بعدی چشم انداز روشنی برای اکثریت توده ها موجود نیست…

آنتونیو گرامشی در سال ۱۹۳۰ در یادداشت‌های زندان فاشیستهای ایتالیا بدرستی نوشت:

“بحران دقیقاً عبارت از این واقعیت است که امرِ کهن در حال زوال است و امرِ نو نمی‌تواند به وجود آید؛ در این دوره‌ی فترت، انواع گوناگونی از نشانه‌های بیمارگون ظاهر می‌شود”.

این دوران فترت جولانگاه شیاطین است.

بدا به حال ملتی که بجای تکیه بر توانایی و آگاهی خود در آرزوی همبستر شدن با شیاطین جان می دهد!…

نظام سوسیالیستی تنها نظامی است که انسانها در آن سعی می کنند منافع “انسان” را در محور تمام فعالیتهای خود قرار دهند و با توجه به دستاورهای علمی بطور دائم اشتباهات خود را اصلاح کنند و سیاستهای عمومی را با واقعیات تعدیل و تنظیم کنند… صلح ابدی، رفاه اجتماعی، محو کردن از خودبیگانی انسان از خود، همنوعان و طبیعت جزئی از مهمترین اهداف سوسیالیستها در تمام تاریخ بوده و هست!…

به امید روزیکه بشریت در کره زمین تنها یک کشور داشته باشد و تمامی مرزهای جنایتکارانه ناسیونالیستی نابود شود و در صلح ابدی بسربرد. با شکوفان کردن تمامی استعدادهای بشریت بر پرچم خود بنویسد: “از هر کس به اندازه استعدادش و به هرکس به اندازه نیازش!”

تاریخ واقعی انسان از آنروز در جامعه ای شروع می شود که شایسته انسان است. جامعه ای که در آن استعدادهای انسانی بجای صدور جنگ و فاشیسم و ساختن بمبهای ویرانگر بزرگترتر، در جهت شکوفان کردن رفاه اجتماعی و رشد علم بکار می رود…

با احترام،
احمد پوری (هلند) ۲۰ – ۰۱ – ۲۰۲۱


(۱) Amerikanen verdrinken in studieschulden: “Deze bubbel is nog veel groter dan die van de hypotheken”
https://www.vrt.be/…/een-dikke-middenvinger-amerikanen-ve…/…


ارسال نقد

نظر شما