ارکان قدرت جمهوری اسلامی در طول چهل و چند سال گذشته، با حذف تدریجی نیروهای مخالف، روندی قهقرایی را طی کرده است. تنگ کردن دایرهی قدرت با حذف نیروهای چپ و مارکسیست در دههی شصت آغاز و با تحمل نشدن طیف ملی-مذهبی در دوران پس از آن ادامه یافت و امروز کار به جایی رسیده که است که علی لاریجانی هم که از معتمدین شخص خامنهای است از این حلقه بیرون گذاشته شد (مرکز افتاده برون بس که شد این دایره تنگ!). حکومت امروز حتی تاب جنبش نمایشی اصلاحات را هم ندارد. جنبشی که از سال ۷۶ تا به امروز نقش ضربهگیر نظام را به عهده داشته نیز حذف میشود تا از جمهوری اسلامی تنها هستهی سخت آن شامل بیت ولایت فقیه، چهرههای بسیار نزدیک به رهبر و سران تصمیمگیر سپاه پاسداران باقی بماند. آن چه در انتخابات ۱۴۰۰ رخ داد پایین افتادن نقاب بزک کردهی نظام در هیئت اصلاحات و ورود به عرصهی عریانی است. در واقع تضاد منافع هیئت حاکمه با مردم به حدی است که کوچکترین صدای مخالفی شنیده نمیشود و مشی سرکوب که از ابتدای حکومت جاری بوده به شکل تلویحی موضع رسمی حکومت اعلام میشود.
حزب چپ ایران (فدائیان خلق)، پنج ماه پیش از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰، با بیانیهای موضع خود را «تحریم انتخابات» اعلام کرد. این زمانی است که هنوز مهندسی تنگنظرانهی شورای نگهبان مسجل نشده بود، ولی با توجه به شرایط تقویمی و تاریخی پیش از انتخابات و روی برگرداندن اکثرت مردم از حکومت در پی اعتراضات دیماه ۹۶ و آبان ۹۸، این حزب تحریم را به عنوان کنش سیاسی-اجتماعی درست و مطابق با منافع مردم دانست. حزب چپ ایران (فدائیان خلق) با اعلام این موضع صریح و شفاف، در کنار مردم ایستاد و ما باور داریم این انتخاب منجر به تقویت پایگاه اجتماعی ایشان خواهد شد. اردوی کار و زحمت، با پشتیبانی از این موضع، آن را مطابق با فهم عینی از شرایط جامعه میداند و آن را ارج مینهد و امید وار است که این حزب با برداشتن گامهای محکم و موثر در تنگاتنگ کردن رابطه و مواضع خود با اکثریت عظیم زحمتکشان، در نفی استثمار و ستم طبقاتی، سهم تاریخی خود را ایفا کند و بدین طریق راه را بر اپوزیسیون راست افراطی که سر در آبشخور بیگانه دارد و به هر قیمتی میخواهد بقدرت برسد، مسدود سازد.
با آرزوی موفقیت
ایران آزاد