پیرامون خیزش شکوهمند مردم ایران

ایران خبر نقد

آنگاه که جویبارها دریا می‌شوند!

در روزهای اخیر کشورمان بار دیگر به صحنه مبارزات شکوهمند مردم علیه رژیم ظلم و غارت جمهوری اسلامی بدل گشته است. این عروج افتخارآفرین گرچه به‌بهانه افزایش سیصد درصدی بهای بنزین آغاز شد، اما باید آن را تداوم جنبشی دانست که سال هاست ازسوی جوانان، زنان، کارگران، معلمان، بازنشستگان، کنشگران فرهنگی، اجتماعی و محیط زیست … و بطور کلی مجموعه انسان‌های آزادیخواه و عدالت‌جویی که در چهل سال گذشته از زندان، شکنجه و اعدام و خشونت بی‌نظیر داعشیان حاکم نهراسیدند و لحظه‌ای عقب ننشستند.

گسترش صاعقه‌وار اعتراضات به بیش از ۲۲ استان و بیشتر از یکصد شهر کشور، تداوم و ابعاد دائماً فزاینده اعتراضات علیرغم سرکوب بیرحمانه معترضان، در کنار شعارهایی که هسته مرکزی قدرت حاکم را نشانه گرفته، نشانه‌های امیدبخشی از آن رویارویی سرنوشت‌سازی‌ست که می‌تواند مقدمات حاکمیت واقعی توده‌ها بر مقدرات خود را فراهم کند.

خیزش و مقاومت تهیدستان و هیچ‌بوده‌گان این بار هوشمندانه در حاشیه شهرهای بزرگ تمرکز یافته است، جایی که امکان گریز از چنگال نیروهای سرکوب بیشتر است. سران رژیم اما، از شخص ولی فقیه تا سران سه قوه، امامان جمعه و فرمانداران و فرماندهان سپاه و غیره، یکپارچه و همصدا از آمادگی خود برای درهم‌شکستن مقاومت مردم سخن می‌گویند، تهدید می‌کنند، دستگیر می‌کنند و می‌کشند! به‌گزارش سازمان عفو بین‌الملل، تنها تا این لحظه دست کم ۱۱۵ نفر در اثر شلیک گلوله ازسوی نیروهای انتظامی به شهادت رسیده‌اند، هزاران نفر زخمی، و شمار گسترده‌ای از اعتراض‌کنندگان دستگیر و به شکنجه‌گاه‌های رژیم منتقل شده‌اند. این همه در حالیست که مقامات رژیم در وحشت از واکنش‌ افکار عمومی کشور و جهان، تلاش می‌کنند که آمار واقعی قربانیان را پنهان کنند. همزمان با این مسئله، تلاش همه‌جانبه‌ مقامات رژیم برای جلوگیری از انتشار و بازتاب اخبار و گزارش‌های اعتراضات به قطع اینترنت و سانسور گسترده رسانه‌ها منجر شده است. به این همه می‌بایست تعطیلی مدارس و دانشگاه‌ها، توقف مسابقات ورزشی و کنسرت‌های موسیقی را افزود که بیانگر وحشت مقامات رژیم از پتانسیل انفجاری هرگونه تجمع عمومی به بهانه‌ و ابزاری برای اعتراض توده‌ای می‌باشد.

با این حال دامنه اعتراضات نه تنها کاهش نیافته که روز بروز افزایش می‌یابد و به‌همین دلیل شاهد ترک خوردن و‌ شکاف در میان صفوف صاحبان قدرت می‌باشیم. اینجا و آنجا از مراجع تقلید گرفته تا نمایندگان مجلس و حتی فردی نظیر ابراهیم رئیسی ، قاضی معروف مرگ و قاضی القضات کنونی این رژیم جهنمی ، زبان به انتقاد و نصیحت گشوده‌اند. هرچند دخالت شخص رهبر، تلاش‌های برخی از نمایندگان اصلاح‌طلب و حتی اصول‌گرای مجلس برای بازپس‌گیری طرح دولت را با ناکامی مواجه ساخت، اما بدون شک ادامه مبارزات مردم، اتحاد بالایی‌ها را متزلزل خواهد کرد.

خامنه‌ای همزمان در تلاش برای انکار حضور‌گسترده توده‌ها در خیابان‌های شهر به تکرار ادعاهای همیشگی خود در ارتباط با نقش دشمنان خارجی و جریانات وابسته به آنها همچون مجاهدین و سلطنت‌طلب‌ها در آشوب‌ها پرداخت. در حالیکه بر کسی پوشیده نیست که اگر دو‌جریان نامبرده از چنین پایگاه و نفوذ توده‌ای برخوردار بودند، فراخوان‌های آنها برای انقلابات میدانی مدتها پیش از این به‌ثمر نشسته بود.

اما تا آنجایی که به نقش آمریکا و اسرائیل و سایر دشمنان جمهوری اسلامی برمی‌گردد، باید اشاره کرد که اولاً ترامپ و نتانیاهو ضمن دست و پنجه نرم کردن با مشکلات داخلی، بارها اثبات کرده‌اند که تعلق خاطری به خیزش‌های توده‌ای مستقل ندارند، بویژه در صورتی که این جنبش‌ها سرمایه‌داری ‌و سیاست‌های ریاضت نئولیبرالیستی را نشانه‌ گرفته باشند و برهم زدن نظم حاکم و برقراری دمکراسی واقعی را در افق قرار دهند. ازهمین روست که در هفته‌های اخیر دولت ترامپ تنها عزل رئیس‌جمهور بولیوی را صمیمانه مورد حمایت قرار داد و در‌مورد شیلی، اکوادور و هائیتی، مصر، سودان و الجزایر، و بالاخره در روژاوا، لبنان و عراق در‌کنار حاکمان ارتجاعی این کشورها و نه توده‌های عدالت‌جو ایستاد.

مردم ایران در طول مبارزات خود بخوبی دریافته‌اند که در مسیر دستیابی به آزادی و عدالت‌اجتماعی، تنها می‌توانند به نیروی خود و هم‌سرنوشتان‌شان در منطقه و جهان تکیه کنند. این همان پیام غرورآفرینی‌ست که مردم مبارز عراق نیز از میدان التحریر بغداد به «ملت شکوهمند ایران» یادآور شده اند!


ارسال نقد

نظر شما