خاتمی و این بار حضوری کمیک در صحنه سیاسی!

ایران نقد

بازهم موسم «انتخاباتی» رژیم فراررسیده و سروکله «سیدمظلوم» برای نجات رژیم چه در عرصه داخلی و چه بین المللی پیدا شده است و برای رونق بخشیدن به دکان راکد و ساکت نظام در داخل از یکسو و اعاده حیثیت از آن در سطح بین المللی از سوی دیگر. در شرایطی که حتی خود اجازه حضورعلنی با چهره و عکس در صحنه را ندارد و عملا به نوعی در حبس خانگی بسر می برد، اما قلبش هم چنان برای نظام می تپد و بیشتر از خود آن‌ها دلسوز حکومت است. او که در مقام باصطلاح رهبر اصلاح طلبان حتی به منتقدین اصلاح طلب حامی‌اش ذره ای عنایت و پشیزی ارزش برای شنیدن انتقادها و پیشنهادات آن ها قائل نیست، هم چون کاسه داغ تر از آش و داغ تر و جلوتر از اصول گرایان افراطی در نوک پیکان تحریم شکنان وارد صحنه شده است. البته بر او حرجی نیست. او حتی اگر جرأت فراخوان شرکت به انتخابات هم نمی داشت، بدون هیج ذره ای تردید، به هرقیمت شده درسکوت شبانه و بزدلانه خود را به سرصندوق های رای برای ادای دین به نظامی می‌رساند که خود را خادم آن می داند و بس. این که چگونه کسانی که باصطلاح خود را اصلاح طلب منتقد می‌دانند و شاهد دست پخت وی در انتخابات گذشته و یا بیلان مسخره و رسوایی آور فراکسیون امید و.. بوده اند، و نیز بدلیل عبور جامعه از جناح های رژیم، برای نجات ته مانده آبرو و سرمایه اجتماعی خویش شرکت مشروط در انتخابات را زمزمه می کنند، این که هم چنان او را رئیس اصلاحات و زعیم و رهبرخود می دانند، چنین رویکرد از بالا و آکنده از تحقیر و تبختز وی را می بینند و دم بر نمی آورند، خود بیانگرعمق گندیدگی قاطبه اصلاح طلبی را به نمایش می گذارد.
اکنون خاتمی پس از پیشتاری در دادن فراخوان شرکت در انتخابات مجلس آتی، حالا در گام دوم روبه صحنه جهانی در دفاع از سیستم گندیده ولایت خامنه ای و اعوان و انصارش، با مصادره و مسخ شعار صلح و شعار «آری به صلح و نه به جنگ» وارد میدان شده است. بی آن که به روی مبارک خود بیاورد که یک پای مهم سیاست های جنگ افروزانه خود نظام و سیاست های فوق ارتجاعی اوست و بنابراین هرائتلافی برای صلح اگر واقعا هدفش صلح باشد نه فقط علیه قدرت های جنگ طلب خارجی و دولت آمریکا بلکه همزمان علیه رژیم خودی، رژیم جبار و جنگ طلب داخلی هم باید باشد. اکنون رژیم اسلامی بهترین شرایط را برای اسرائیل و آمریکا و انگلیس جهت میلیتاریزه کردن منطقه، تشکیل یک ائتلاف نظامی منطقه ای و جهانی و … تکمیل کردن محاصره اقتصادی با محاصره نظامی و… فراهم می کند.
به این خادم «مغضوب» حکومت اسلامی باید یادآوری کرد که تا آن جا که به مردم ایران برمی گردد آن ها به صراحت روشن ساخته اند که دشمن مستقیم و رودرروی آن ها همین جاست و در داخل کشور و هر روز و همه جا در زندان و محل کار و دانشگاه ها و خیابان ها و حتی اتومبیل های شخصی فاقد حریم و در صف های خرید مایحتاجی که قیمتشان روزانه جهش می کند و مشاهده فساد بیکران و تاراج ثروت ها و امکانات کشور… آن را با گوشت و پوست خود تجربه و لمس می کنند. تنها از این طریق است که می توان دست دراز قدرت های سلطه طلب را هم کوتاه کرد. مردم ایران و فعالین و پیشروان نباید اجازه بدهند که صدای این دریوزگان قدرت و تحریم شکنان حرفه ای در شرایطی که خود ارباب و دورقاب چین هایش در انزوای مفرطی بسر می برند، بار دیگر به صدای بلند و اغواگرعرصه سیاست ایران تبدیل شود! آن ها به شکل مزورانه ای پشت واژگان ملت و مردم و ایران و غیره سنگر می گیرند، اما تمامی سخن و تلاششان در خدمت نجات نظام است و بس! اگر در گذشته ورودهای او به صحنه سیاسی برای نجات نظام را به دلیل آن که هنوز قدرت افسونگری و فریب داشت تراژدی بنامیم، امروزه اما این نوع ورودها به صحنه سیاسی بیشترخصلت کمیک دارد. با این همه این هوشیاری مردم و صدای بلندآن هاست که می تواند چنین فراخوان هائی را به تضرعات بی خاصیت و بدون پژواک تبدیل کرده و جنبه کمیک حضوروی در صحنه سیاسی را عریان کند!


ارسال نقد

نظر شما