سیاوش ایراننژاد
پس از پیروزی بایدن در انتخابات آمریکا، چهار گروه و گرایش سیاسی با شادمانی بسیار از این انتخاب ابراز سرور و شادمانی کردند.
۱. هیئت حاکمه
هیئت حاکمه از این انتخاب به آن اندازه خوشحال شدند که رئیسجمهور و سخنگوی دولت به طور رسمی ابراز خوشحالی نمودند. هیئت حاکمهی ایران در چند سال پیش به خوبی با تیم بایدن-اوباما، آشنا هستند و چند دلیل برای شادمانی خود دارند. اول، اوباما و بایدن در انتخابات ۸۸ و سرکوب مردم در خیابان چنین اعلام موضع رسمی کردند که «امری داخلی است و ما نباید در آن دخالت کنیم». بنابراین، هیئت حاکمه از چالش بعدی با مردم و سرکوب آنها هیچ وحشتی ندارد. آزموده را آزمودن خطاست. بدین ترتیب انتخاب بایدن و هیئت وزیرانی که یک دست از کابینهی اوباما انتخاب شدهاند (از جمله دوستان ظریف)، نگرانی امنیتی هیئت حاکمه را به حداقل رسانده است. دلیل دیگر برای خوشحالی هیئت حاکمه رفع تحریمها و رسیدن پول به خزانهی آنان است. همان گونه که هیچ معلوم نشد ۱۵۰ میلیارد دلاری که اوباما-بایدن تقدیم حضور آنان کردند در کجا خرج شد. هر چند مردم ایران به خوبی متوجه شدند که حتی یک ریال از آن پول خرج عمران و آبادی و بهروزی مردم نشد و تمام این مبالغ سر از لبنان و سوریه و عراق و یمن در آورد و آستان قدس رضوی به دومین تراست ثروتمند جهان تبدیل گردید. یک ریال از این ۱۵۰ میلیارد دلار در یکی از بندهای بودجه کشور منعکس نگردید. پس بیجهت نیست که هیئت حاکمهی ایران این چنین خوشحال باشند. دلیل دیگر، خوشحالی سیاسی است. بایدن و دار و دستهی او اعلام کردند که بی هیچ قید و شرطی به برجام باز میگردند؛ هر چند ظریف چند شرط برای آنها گذاشت. اعلام نظر بایدن با استقبال اروپاییان، چین و روسیه همراه شد و نگرانی رژیم از یان که در نهایت اروپاییان مجبور به موضعگیری سیاسی بر علیه ایران بشوند رفع شد و بدین ترتیب ظریف از این به بعد در بستر پر قو میخوابد.
وضعیت طبقاتی هیئت حاکمه
صاحبان سرمایه و ثروت داخلی که خود را در خطر میدیدند و اموال خود را فروخته و دلار میخریدند (چون آیندهای برای رژیم نمیدیدند)، اکنون با خاطر جمعی زیاد از این که رژیم را چیزی تهدید نمیکند، به عکس عمل میکنند و دلارهایی را که خریده بودند، در بازار به فروش میرسانند و بدین ترتیب حمایت طبقهی سرمایهدار از رژیم با چراغ خاموش شروع شده است. برای کسانی که صاحب آپارتمان متری ۱۵۰ میلیون تومان هستند، ایران دوباره بهشت برین میشود. هر چند طبقهی سرمایهدار ایرانی تنها طبقهی شرمسار است، چون رژیم به قدری جنایت کرده است که حمایت علنی از آن برایش ممکن نیست و در ظاهر سنگ لیبرالیسم را به سینه میزند ولی در باطن از حفظ وضع موجود حمایت میکنند. بدین ترتیب رژیم دوباره حامی طبقاتی خود را به دست آورد.
۲. اصلاحطلبان داخلی
گروه دومی که از انتخاب بایدن منتفع شد، اصلاحطلبان داخلی میباشند. مردم در آبان ۹۸ شعار دادند که «اصلاحطلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا» و اصلاحطلبان که در انتخابات قبلی روحانی را به مردم قالب کردند، با افتضاحی که روحانی و وزیرانشان به بار آوردند، تمام منابع داخلی خود را از دست دادند و مردم ایران در دو تجربهی تلخ (خاتمی و روحانی) طومار سرنوشت آنها را در هم پیچیده بودند و خود اصلاحطلبان هم از آیندهی رژیم نومید شده بودند و بخشی از آنها به طرف نیروهای رادیکال سیاسی رفتند. ولی با انتخاب بایدن خون تازهای در رگهای آنها به جریان افتاده است. چه از نظر آنها بایدن به خاطر افکار عمومی در امریکا نخواهد توانست با اصولگرایان و ژنرالها مذاکره کند و آنها به دو دلیل تنها گزینه مناسب برای مذاکره امریکا میباشند. اول این که اصلاحطلبان خدمت صادقانهی خود به رژیم را ادامه داده و میدهند (خاتمی: وظیفهی من حفظ رژیم است). به همین جهت اصلاحطلبان که دوباره خوشخدمتی خود را به رژیم ارائه دادهاند، دلیلی نمیبینند که هیئت حاکمه از آنها رویگردان شود. دوم این که طبقه متوسط رو به بالا در ایران که خواستار تثبیت وضع موجود میباشند و میخواهند که خط فاصل کمرنگی با رژیم داشته باشند، اصلاحطلبان را بهترین گزینه برای این مقصود میدانند. اصلاحطلبان دوباره میبینند که از حمایت چپراستهای ایرانی در زیر شعار «همه با هم» برخوردار شدهاند و آن را سرمایهی بعدی خود در انتخابات میبینند.
۳. چپراستهای وطنی
استمدادطلبان که با نامهنگاری به رهبر از او التماس رحم و شفقت برای دادن یک کمی و فقط یک کمی آزادی را میکنند، امروزه با انتخاب بایدن شادی زیادی پیدا کردهاند؛ چون فکر میکنند که رژیم برای سازش آبرومندانه با بایدن لازم است که آزادیهای اندکی به مردم بدهد (مثل اجازه دوچرخهسواری به خانمها، اجازه رفتن خانمها به استادیومهای ورزشی و …). بدین ترتیب چپراستهای وطنی شانه به شانهی اصلاحطلبان برای انتخابات بعدی همکاری خواهند کرد تا مبادا تحریم انتخابات از طرف مردم با وسعت بینظیر صورت بگیرد. آنها شعار میدهند که به دلیل تحریمهای ترامپ وضع مردم خوب نیست و حالا کشتی را کشتیبان دیگر (بایدن) آمده است و فراموش میکنند که در این چهل سال ترامپ رئیس جمهوری امریکا نبوده است.
۴. شبهنظامیان منطقه
شبهنظامیان منطقه که از خوشحالی در پوست خود نمیگنجند. آنها یک بار اوباما و بایدن را تجربه کردهاند که چگونه خاورمیانه را تحویل ایران و آنها دادند و رفتند. آنها به قول خودشان، پول نان، اسلحه، خانه و هر آن چه دارند از ایران دریافت میکنند و در ثروت ملی ایران شریک بیچون و چرا هستند. دوباره مثل زمان اوباما پولهای ارسالی از ایران آنها را تقویت خواهد کرد. علاوه بر این، در زمانی که به اوباما گفتند حزبالله در امریکای لاتین مسئول تجارت مواد مخدر است، گفت کاری نداشته باشید و بدین ترتیب با آمدن بایدن زیر پوست تجار مواد مخدر هم آبی خواهد افتاد