کماکان آنارشی اقتصادی در بازارجهانی حاکم است وکشور های امپریالیستی در مبارزه بایکدیگر همان کار همیشگی خود، یعنی تقسیم جدید بازارجهانی ادامه میدهند. سیر پیشرفت انحصارات آن چنان شدید است که فاصله طبقاتی عظیم و بی سابقه تاریخی را بوجود آورده است، بطوری که می توان گفت فقط ده درصد مردم صاحب نود درصد از ثروت جهان هستند. این سیر و روند کماکان به کار خود ادمه میدهد.
باکم شدن نرخ سود وافزایش کمیت سود، تضاد خانمان برانداز سرمایه داری بابکارگرفتن نیروی مکانیکی و ربات ها حداکثر بیکاری را به کارگران جهان تحمیل میکند. طبقه متوسط با از دست دادن قدرت اقتصادی خود روزبروز به جمع زحمتکشان وتهی دستان اضافه میشوند. بیکاری و تهدستی ماهیت اصلی رژیمهای سرمایه داری شده است. از نظر سیاسی فاتحه احزاب سوسیال دموکراسی بعد از فروپاشی اردوگاه سوسیالیسم خوانده شده است و اکنون احزاب راست همه کاره اروپا و آمریکا هستند. در همین راستا نژاد پرستی هم با سرعت به رشد خود ادمه میدهد. اختلاف طبقاتی شدید کنونی آثار خود را در جنگهای ملی و طایفه ای ومنطقه ای درآمریکای لاتین، آفریقا و آسیا به شدت نشان میدهد. ولی بیچیزان و بی صدایان جهان یعنی سه چهارم از جمعیت کره زمین به خاطر سرمایه داری جدید در خفقان سیاسی و فلاکت اقتصادی و زندگی غیر انسانی به سر می برند.
بی چیزان جهان اکنون با سرعت کم به خود آمده و میروند که با رویاروئی مستقیم با سرمایه داری برای خود زندگی بهتری را تدارک ببینند. برخورد توده ها بطور مستقیم با رژیم های سیاسی که حافظ و مدافع سیستم سرمایه داری هستند اجتنابناپذیر گشته است.