درسی از تاریخ
نظام خلافت فاطمیان حدود دو قرن بر بخشی از شمال آفریقا و خاورمیانه و پارهای جزایر مدیترانه ادامه یافت. فاطمیان، سلسلهای اسماعیلی مذهب بودند که فردی به نام عبداللهشیعی با فداکاری و از جان گذشتگی بیمانندی، زمینۀ استقرار آنها را در شمال آفریقا فراهم آورد. هنگامی که پایههای حکومت ریخته شد؛ عبدالله شیعی، امام وقت اسماعیلیان عبیداللهالمهدی را به شمال آفریقا فرا خواند. هنگام ورود امام عبیدالله به مقر حکومت، عبدالله شیعی از شدت خوشحالی هیجان غریبی از خود نشان داد و در مقابل جمع گریست.
چیزی نگذشت که عبیدالله راه و رسم ستم برگزید و عبدالله از در مخالفت با او در آمد. از این رو عبیدالله به عبدالله خشم گرفت و او را به جلاد سپرد. جلاد از جمله کسانی بود که عبدالله شیعی خود او را به وفاداری نسبت به امام عبیدالله المهدی آموزش داده و تربیت کرده بود.
[زمان اجرای حکم] عبدالله شیعی رو به جلاد خود کرد و گفت:
تو که مرا میشناسی و میدانی بیگناهم، پس مرتکب قتل بیگناهی چون من مشو!
جلاد در پاسخ گفت:
مگر خودت به من نیاموختی که اطاعت مطلق و بی چون چرا از فرمان امام اسماعیلیان تنها راه رستگاری است؟ پس چگونه مرا به سرپیچی از فرمان او فرا میخوانی؟
عبدالله شیعی در برابر این استدلال جلاد ساکت ماند و لحظهای بعد سر از بدنش جدا شد!
تاریخ درخشانترین آینۀ عبرت آدمی است؛ اما دریغ که فقط تکرار میشود. انسانی که نه تجربهای از پیشینیان آموخته و نه چشم بصیرتی به آینده دارد و نه لوازم و پیامدهای سخن خود را درک میکند؛ اما برای نفعی زودگذر آموزش غلط میدهد. باید در انتظار روزی بماند که بر مبنای همان آموزش غلط، او را قربانی کنند بیآنکه امکان بیان کلامی مؤثر در دفاع از خود داشته باشد!
توضیح: تصویر درج شده دروازه شهر مهدیه واقع در تونس امروزی میباشد که نخستین شهری است که فاطمیان ساختند.